جستجو
-
۱تصویر
نامه از جواد
محتوای نامه به شرح زیر است: احوالپرسی و سفارش در باب دو نفری که تحت حمایت مخاطب هستند. به محض رسیدن به تبریز [؟] نوشتن نامه را وظیفه خود دانسته اما به دلیل انجام کارهای اداری خودش در شعبه و عقب افتادن کارها به دلیل غیبت وی نتوانسته نامه بنویسد؛ سؤال درباره سکینه و منور و درس خواندن آنان، عذرخواهی از بابت زحمات آنان، و درخواست برای خریدن فرش برای او؛ و گفته منتظر نامه مخاطب و شرح احوالات خود و اهل خانه است، امضاء: جواد.
-
۲تصویر
نامه خانم صدوقی به خانم شهریار
محتوای نامه به شرح زیر است: تبریک و شاد باش نوروز و آرزوی سلامتی، و ابراز دلتنگی برای خانم شهریار و آرزوی دیدار زود؛ به آقای شهریار سلام رسانده، و خواسته کارت زهرا خانم را به او بدهد؛ اینکه هنگام رفتن به زیارت امام رضا، نویسنده و دکتر صدوقی را از دعاگویی فراموش نکند و آرزوی زیارت برای خودش دارد؛ فرزند دیگر [؟] رضا صدوقی دانشکده عالی را به اتمام رسانده و برای سمت معاونت اداره دام [؟] پزشکی ارتش به تبریز آمده و خدمت آقای شهریار و خانم شهریار عرض ارادت دارد؛ [ناخوانا] خانم صدوقی.
-
۲تصویر
عکس گروهی در کودکستان پروین تبریز
نوشته پشت عکس: «در بیستم اردیبهشت ماه ۱۳۱۵ مطابق ۱۸ صفر ۱۳۵۵ و ۱۰ مای [مه] ۱۹۳۶ در کودکستان پروین تبریز (آمریکائیها)، صف دوم از چپ نفر پنجم فیروز علیزاده»
-
۱تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۲۵ ق
نامه خطاب به معتمد السلطان [احتمالا میرزا ابوتراب خان عمید لشکر] احتمالا از منتصر لشکر؛ محتوای آن به شرح زیر است: نویسنده از رسیدن خود به اردبیل خبر می دهد، فوج در کنار شهر اردو کرده بود و بعد به دلیل برف زیاد و سرمای شدید بر حسب حکم دیوانی در کاروانسراها اسکان داده شده اند و خانه کرایه کردن جناب میرپنج موجب آسودگی شده است. او نگران رسیدن سرما به شهر تبریز و کم شدن آذوقه است؛ آیا محمد قلی خدمت خود را انجام داده و مخاطب را از بابت غله آسوده کرده است یا نه؛ سپس درباره صدور برات مواجب می نویسد و دادن آن به [ناخوانا] تا حواله اردبیل را بگیرد، سفارش در خصوص درس و مشق بچه ها و سرکشی به خانه، و...
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به والده مقامی زن داداش و عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصرلشکر، در دو صفحه، یکی خطاب به والده مقامی زن داداش و دیگری به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خطاب به زن داداش نوشته که از رسیدن نامه او و سلامتی آنان خوشحال شده و اشاره به دلتنگی و دوری و گرم بودن هوای طهران، و به همین دلیل نتوانسته نامه بنویسد. در خصوص پیشنهاد مخاطب گفته که خانه هفتصد تومانی در توانش نیست و در این باره بعد از آمدن خود و به صلاحدید مخاطب اقدام خواهد کرد؛ درخواست برای پیدا کردن خانه اجارهای یا خانه کمخرج بالانشین برای خریدن؛ هروقت مواجب مرحوم بابا جان وصول شد بخشی را برای والده و بخشی را برای عمید لشکر بردارند؛ نگران تحصیل عمید لشکر است که خط...
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۱۵ ق
نامه از برادر عمید لشکر [احتمالا منتصر لشکر] احتمالا به عمید لشکر؛ در باب گرفتن کتابچه های مکری با دستور سطوة السلطنه و واگذاری آن به میرزا ولی خان، درخواست از مخاطب برای نوشتن نامه به مشیرنظام درباب دادن رسومات مخاطب به طور کامل، درخواست فرستادن ثبت پارسال برای احتیاط، دادن خبر سلامتی خانواده؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق است، در باب فرستادن برات حواله حاکم هشترود به دست حاجی خان یاور و اینکه نمی تواند برات را نقد کند و خواسته سطوة السلطنه کاغذی برای او بفرستد، درباب فرستادن بیرامعلی به نزد پاشا بیگ در تبریز، در باب ابوالفتح کلانتر و فروش علاقه جاتش در قریه ورقه و تکوی و سؤال از مخاطب...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: شکایت از نامه ندادن مخاطب از زمان رفتن از مراغه و بیاطلاعی از محل اقامت او؛ نویسنده درگیر پارهای از مشکلات شده و از مخاطب توقع داشته در این خصوص از او و خانوادهاش با فرستادن نامه و احوالپرسی دلجویی میشدهاست، اما نمیتواند او را متهم به بیمحبتی کند زیرا حتما مشغله کاری اجازه نوشتن نامه را نمیدادهاست؛ اینکه در اداره ثبت آقای طباطبایی را دیده و از طریق او متوجه شده مخاطب در تبریز در قسمت تحویلداری اداره ثبت اسناد مشغول به خدمت است و درخواست کرده با هر پست از احوالات خود او را مطلع نماید و اینکه بنده زاده اعتصام همشیره زاده حضرت اجل است و مدت یک سال است به...
-
۳تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه و پاکت خطاب به عمید لشکر [میرزا ابوتراب]، پاکت مهر مهدی منتصر لشکر را دارد؛ درباره فرستادن نامه و احوالپرسی؛ فروش براتها در تبریز به دلیل اینکه وقت گذشته و مالیات اردبیل تمام شده، اگر نتوانستند بفروشند حواله اردبیل گرفته بفرستند تا با خود وزیر کاری بکنند؛ سفارش سرکشی به خانه و درس و مشق بچهها؛ و عرض سلام به والده.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
[احتمالا از منتصر لشکر به عمید لشکر]؛ درباره خواندن نامه مخاطب که خطاب به مشهدی محمد آقا نوشته بوده و اظهار مسرت از سلامتی او؛ لباس سلام در ۲۵ ماه رجب فرستاده شده؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ اخباری درباره معتمدالسلطان علینقی خان سرهنگ و اینکه به او منصب سرتیپ فوج ناصری داده شده؛ گرفتن طلب و تنخواه و خبر رساندن به سطوة السلطنه؛ درباره بیست و پنج تومان متعلق به شاهزاده دارا؛ رسیدن نور چشم زهرا سلطان به تبریز و سلامتی وی؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق و یاد گرفتن قرآن است و نویسنده از او در این خصوص مراقبت می کند؛ درخواست پول برای خریدن لباس برای زهرا سلطان و سایر نور چشمان، کلیچه و...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصر لشکر؛ خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا خبر رسیدن نامه ششم محرم و اظهار خوشحالی از خوب نوشتن وی و تشویق او به تمرین و تلاش بیشتر در این خصوص و تحصیل سواد و میرزا شدن و یادآوری این موضوع که مخاطب حالا لشکرنویس است و دارای لقب و مواجب است، باید هر روز در کارهایش پیشرفت کند؛ والده مقامی زن داداش کمال مراقبت را از او خواهد داشت و در مقابل او باید از ایشان اطاعت کند؛ ابراز خوشحالی از سیاحت و تغییر آب و هوای عمید لشکر و تبریک برای اسبی که به او داده شده؛ سفارشاتی در خصوص گرفتن سهم غله و گندم و پنبه و طلب مخاطب از ملک خان؛ درباره کتابچه...